دپو مدرول ( Depo Medrol )
شرکت | |
---|---|
دسته بندی | عمومی |
نام دارو | Depo Medrol |
نام ژنریک | متیل پردنیزولون استات |
طبقه دارویی | گلوکوکورتیکوئید صناعی |
شکل دارو | سوسپانسیون استریل آبی دپو- مدرول (40 میلیگرم/ میلی لیتر) |
شرکت | |
---|---|
دسته بندی | عمومی |
نام دارو | Depo Medrol |
نام ژنریک | متیل پردنیزولون استات |
طبقه دارویی | گلوکوکورتیکوئید صناعی |
شکل دارو | سوسپانسیون استریل آبی دپو- مدرول (40 میلیگرم/ میلی لیتر) |
تزریق عضلانی جهت اثر سیستمیک
مصرف در موضع جهت اثرات موضعی
روماتوئید و استئوآرتریت
بورسیت
متفرقه:
گانگلیون، التهاب تاندون (Tendinitis)، التهاب اپی کندیل (Epicondylitis)
تزریق برای اثر موضعی در بیماریهای پوستی
مصرف در دوران بارداری:
طی دوره بارداری تنها و فقط در صورت نیاز مبرم تجویز شوند. گروه B
مصرف در دوران شیردهی :
نوزادان مادرانی که در طی دوره بارداری مقادیر قابل توجهی گلوکوکورتیکواسترویید دریافت کردهاند، باید از لحاظ کم کاری غده فوق کلیوی تحت نظر و ارزیابی قرار گیرند. کورتیکواستروئیدها در شیر مادر ترشح میشوند.
تزریق عضلانی جهت اثر سیستمیک:
مقدار داروی قابل تزریق از راه عضلانی بسته به شرایط بیمار تغییر مینماید. در صورت نیاز به اثر طولانی مدت، مقدار مصرف هفتگی از حاصل ضرب مقدار مورد نیاز روزانه خوراکی در عدد 7 حاصل میگردد که به صورت تزریق واحد عضلانی (Single dose) تجویز میشود.
میزان تجویز با توجه به شدت بیماری به پاسخ بیمار تنظیم میگردد. طول دوره درمان باید حتیالمقدور کوتاه باشد و انجام مراقبتهای پزشکی در طول درمان لازم است. برای نوزادان و کودکان مقدار مصرف توصیه شده باید کاهش یابد اما توجه به این نکته ضروری است که در تنظیم مقدار مصرف، نقش شدت بیماری نسبت به معیارهای توصیه شده در ارتباط با وزن بدن یا سن بیمار مهم تر است. هورمون درمانی یک درمان کمکی است و جایگزینی برای درمانهای معمول نمیباشد. جهت قطع درمان در صورت تجویز بیش از چند روز، مقدار دارو باید به تدریج کاهش یافته و نهایتاً قطع گردد. در صورت قطع دارو پس از درمان طولانی مدت، مراقبتهای کامل پزشکی ضروری و لازمالاجرا است.
شدت، پیشآگهی، مدت پیشبینی شده بیماری و پاسخ بیمار به دارو، اولین عامل تعیین کننده مقدار مصرف دپو- مدرول میباشند. اگر در طول یک بیماری مزمن، یک دوره بهبود خود به خودی مشاهده گردد، مصرف دارو باید متوقف شود. در طول درمان طولانی مدت، انجام مطالعات روتین آزمایشگاهی از قبیل آزمایش کامل ادرار، میزان قند خون دو ساعته (بعد از مصرف غذا)، اندازهگیری فشار خون، وزن بدن و عکسبرداری از قفسه سینه در فواصل زمانی منظم لازم است. در بیماران دارای سابقه زخم معده و یا سوءهاضمه، عکسبرداری از دستگاه گوارش فوقانی توصیه میگردد.
در بیماران مبتلا به سندرم آدرنوژنیتال، تزریق عضلانی 40 میلیگرم دارو هر دو هفته یک بار میتواند کافی باشد. در طول درمان آرتریت روماتوئید، مقدار تزریق عضلانی هفتگی این دارو از 40 تا 120 میلیگرم متغیر میباشد. مقدار مصرف معمول در بیماران مبتلا به زخمهای درماتولوژیک که با کورتیکوئیدهای سیستمیک تحت درمان هستند، 40 تا 120 میلیگرم متیل پردنیزولون استات است که از طریق تزریق عضلانی یک بار در هفته به مدت 1 تا 4 هفته تجویز میگردد. در درماتیت حاد و شدید ناشی از تماس با گیاه پیچک سمی، بهبود بیماری 8 تا 12 ساعت بعد از تزریق عضلانی 80 تا 120 میلیگرم متیل پردنیزولون استات حاصل میگردد. در درماتیت تماسی مزمن، تزریق مکرر دارو هر 5 تا 10 روز یک بار، ممکن است مورد نیاز باشد. در درماتیت سبوریک، تجویز هفتگی 80 میلیگرم برای کنترل بیماری کافی است. به دنبال تزریق عضلانی 80 تا 120 میلیگرم از دارو به بیماران مبتلا به آسم، بهبود ظرف 6 تا 48 ساعت و به مدت چند روز تا دو هفته به طول میانجامد. در بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک (تب یونجه) تزریق عضلانی 80 تا 120 میلی گرم از دارو بعد از گذشت شش ساعت باعث بهبود علائم زکام و آبریزش شده که این بهبودی از چند روز تا سه هفته ادامه مییابد. اگر علائم اضطراب مربوط به بیماری تحت درمان باشد، مقدار سوسپانسیون تجویز شده باید افزایش داده شود. در صورت نیاز به اثر سریع هورمونی با حداکثر شدت، تزریق وریدی متیل پردنیزولون سدیم سوکسینات که محلول در آب میباشد، لازم است.
مصرف در موضع جهت اثرات موضعی:
درمان با دپو- مدرول سبب عدم نیاز به سایر درمانهای رایج و معمول نمیگردد. اگر چه این روش درمان باعث بهبودی علائم بیماری میشود، ولی به هیچ عنوان یک درمان قطعی محسوب نشده و این هورمون در بر طرف کردن علت اصلی التهاب مؤثر نمیباشد.
روماتوئید و استئوآرتریت:
میزان داروی مورد استفاده در تزریق داخل مفصل بستگی به اندازه مفصل و شدت بیماری شخص مبتلا دارد. در موارد مزمن، بسته به میزان بهبودی حاصل از تزریق اول، 1 تا 5 تزریق در هفته مورد نیاز میباشد.
نحوه عمل:
مطالعه در مورد آناتومی مفصل مبتلا قبل از اقدام به تزریق داخل مفصلی توصیه میشود. برای رسیدن به حداکثر اثر ضد التهابی، تزریق به داخل فضای سینوویال از اهمیت خاصی برخوردار است. به روش استریل مشابه پونکسیون کمری (Lumbar puncture)، یک سر سوزن استریل شماره 20 تا 24 (بر روی یک سرنگ خالی و خشک) به سرعت وارد فضای مفصلی میگردد. انفیلتراسیون پروکائین انتخابی میباشد. آسپیراسیون تنها چند قطره از مایع سینوویال نشانگر ورود سر سوزن به داخل فضای سینوویال است. محل تزریق برای هر مفصل، سطحیترین بخش فضای سینوویال آن مفصل میباشد که حتیالامکان عاری از عروق بزرگ و اعصاب باشد. پس از قرارگیری سوزن در محل مناسب، سرنگ آسپیره کننده جدا شده و با سرنگ حاوی مقدار مورد نیاز از دپو- مدرول جایگزین میگردد.
سپس پیستون سرنگ کمی به بیرون کشیده میشود تا مایع سینوویال آسپیره شده و از قرارگیری سوزن در فضای سینوویال اطمینان حاصل گردد. بعد از تزریق، مفصل چندین بار به آهستگی تکان داده میشود تا توزیع سوسپانسیون دارو در مایع سینوویال تسریع گردد. نهایتاً محل تزریق با یک قطعه باند استریل پوشانده میشود. مفاصل زانو، مچ پا، آرنج، شانه، انگشتان دست و لگن جهت تزریق داخل مفصلی مناسب میباشند. از آن جایی که معمولاً تزریق در مفصل لگن مشکل میباشد، احتیاط بیشتری جهت اجتناب از آسیب به عروق خونی بزرگ هنگام تزریق لازم است. مفاصلی که از لحاظ آناتومیک قابل دسترسی نیستند (مانند مفاصل ستون مهرهها و مفاصل ساکروایلیاک)، برای تزریق مناسب نمیباشند؛ زیرا دارای فضای سینوویال نمیباشند. علت شکست درمان غالباً عدم تزریق در فضای مفصلی است. اثرات درمانی احتمالی به دنبال تزریق دارو در بافت اطراف مفصل ناچیز میباشد. تکرار تزریق در صورت شکست درمان، غلیرغم قطعیت تزریق در فضای مفصلی (که با آسپیراسیون مایع سینوویال تأیید میگردد) معمولاً بی فایده است. درمان موضعی باعث اصلاح یا تغییر در روند اصلی بیماری نمیشود و هر گاه که ممکن باشد، درمانهای کمکی چون فیزیوتراپی یا اصلاحات ارتوپدی ضروری است.
بورسیت:
موضع اطراف محل تزریق، استریل شده و در محل تزریق با استفاده از پروکائین هیدروکلراید 1%، یک موضع بی حس به شکل دایره ایجاد میگردد. یک سر سوزن شماره 20 تا 24 متصل به سرنگ خالی و خشک داخل بورس جایگذاری شده و مایع مفصلی آسپیره میشود. سوزن در جای خود باقی مانده و سرنگی که برای آسپیراسیون به کار رفته با سرنگی که حاوی دارو میباشد تعویض میگردد. بعد از پایان تزریق، سوزن از مفصل خارج شده و محل تزریق با یک باند کوچک پوشانده میشود.
متفرقه:
گانگلیون، التهاب تاندون (Tendinitis)، التهاب اپی کندیل (Epicondylitis)
در درمان مواردی چون التهاب تاندون یا غلاف آن (Tenosynovitis)، باید دقت نمود که دارو فقط در غلاف تاندون تزریق گردد و داخل تاندون تزریق نشود. وقتی تاندون کشیده میشود به راحتی قابل لمس میگردد. در هنگام درمان مواردی چون Epicondylitis باید دردناکترین محل به خوبی مشخص شده و سوسپانسیون در آن محل تجویز گردد. در گانگلیاهای غلافهای تاندون، سوسپانسیون باید مستقیماً در داخل کیست تزریق شود. در بسیاری از موارد یک بار تزریق دارو باعث کاهش اندازه تومور کیست میگردد و حتی ممکن است باعث محو شدن کیست شود.
در مورد هر تزریق، باید احتیاطات لازم جهت رعایت شرایط استریل (از جمله به کار بردن داروی ضد عفونی کننده بر روی پوست) رعایت شود. مقدار مصرف دارو در درمان بیماریهای تاندون یا بورس که در بالا ذکر شده است، بسته به شرایط بیماری متفاوت بوده و از 4 تا 30 میلی گرم تغییر میکند. در شرایط عود مجدد و یا درمان بیماریهای مزمن، تکرار تزریق ضروری است.
تزریق برای اثر موضعی در بیماریهای پوستی:
بعد از تمیز کردن موضع تزریق با یک ماده ضد عفونی کننده مناسب مانند الکل 70%، 20 تا 60 میلی گرم سوسپانسیون در داخل ضایعه تزریق میگردد. در درمان ضایعات وسیع، مقدار 20 تا 40 میلی گرم به صورت تزریقات متعدد در موضع تجویز میشود. هنگام تزریق باید دقت کرد تا رنگ پریدگی پوست و متعاقب آن پوسته پوسته شدن آن ایجاد نگردد. معمولاً 1 تا 4 تزریق انجام میشود که فواصل بین تزریقها بسته به نوع ضایعه تحت درمان و مدت بهبودی ایجاد شده متعاقب اولین تزریق، متفاوت است.
مصرف داخل مقعد:
در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو، 40 تا 120 میلی گرم دپو- مدرول به صورت تنقیه یا تجویز قطرهای 3 تا 7 مرتبه در هر هفته به مدت دو هفته یا بیشتر مفید عنوان شده است. در بیشتر موارد، بیماری با 40 میلی گرم دپو- مدرول تجویز شده در 30 تا 300 میلی لیتر آب کنترل میشود. سایر روشهای درمانی پذیرفته شده باید به کار گرفته شود.
تداخلات مطلوب:
متیل پردنیزولون در درمان حمله سل ریوی حاد یا منتشر، مننژیت سلی همراه با بلوک Subarachnoid یا بلوک در حال وقوع، هم زمان با داروهای ضد سل به کار میرود.
در درمان بیماریهای بدخیم مانند لوسمی و لنفوم، متیل پردنیزولون به همراه یک عامل آلکیله کننده، یک آنتی متابولیت و یک آلکالوئید وینکا به کار میرود.
تداخلات نامطلوب:
گلوکوکورتیکوئیدها میتوانند کلیرانس سالیسیلاتها را افزایش دهند. این امر ممکن است باعث کاهش سطح سرمی سالیسیلاتها گردد که در صورت قطع تجویز کورتیکوئید، موجب مسمومیت با سالیسیلاتها میشود.
داروهایی مانند ترولیندومایسین و کتوکونازول میتوانند موجب مهار متابولیسم کورتیکوییدها شوند، لذا تنظیم مقدار کورتیکوئید تجویز شده ضروری است.
تجویز هم زمان باربیتوراتها، فنیل بوتازون، فنی توئین یا ریفامپین ممکن است موجب افزایش متابولیسم و کاهش اثرات کورتیکوئیدها شود.
پاسخ به داروهای ضد انعقادی میتواند به وسیله کورتیکوئیدها کاسته و یا افزوده شود لذا شاخصهای انعقاد خون باید تحت مراقبت قرار گیرد.
در طی درمان با کورتیکواستروئیدها بیماران نباید علیه ویروس آبله واکسینه شوند. انجام سایر روشهای ایمنیزایی نیز در طی دوره درمان با گلوکوکورتیکوئیدها به خصوص در مواردی که فرد تحت درمان با مقادیر بالا قرار دارد ممنوع است، زیرا ممکن است منجر به بروز مشکلات نورولوژیک و فقدان تولید آنتی بادی شود.
گلوکوکورتیکوئیدها ممکن است موجب افزایش نیاز به انسولین یا سایر داروهای هیپوگلیسمیک خوراکی در مبتلایان به دیابت شوند. مصرف هم زمان گلوکوکورتیکوئیدها به همراه مدرهای تیازیدی سبب افزایش خطر عدم تحمل گلوکز میشود.
مصرف هم زمان داروهای اولسراتیو (مانند سالسیلاتها، NSAIDs) ممکن است خطر زخم دستگاه گوارش را افزایش دهد.
مصرف استیل سالیسیلیک اسید (A.S.A) هم زمان با گلوکوکورتیکوئیدها در افزایش پروترومبین باید همراه با احتیاط باشد.
وقوع تشنج در مصرف هم زمان متیل پردنیزولون و سیکلوسپورین گزارش شده است. مهار متابولیسم دو طرفه داروها در مصرف هم زمان متیل پردنیزولون و سیکلوسپورین رخ میدهد. بنابراین احتمال وقوع عوارضی چون تشنج و سایر عوارض جانبی مربوط به مصرف هر دارو به تنهایی، بیشتر میگردد.
هیچ سندرم کلینیکی ناشی از مسومیت حاد با متیل پردنیزولون مشاهده نشده است. مصرف مکرر دارو به مدت طولانی ممکن است سبب حالت شبهه کوشینگ شود.
عفونتهای قارچی سیستمیک
حساسیت به هر یک از اجزاء دارو
گروههای پر خطر:
مصرف این دارو در کودکان، بیماران مبتلا به دیابت، فشار خون، افراد دارای سابقه بیماریهای روانی، بیماریهایی مانند سل و یا بیماریهای ویروسی مانند آبله و زونا با علائم چشمی، باید تحت مراقبتهای کامل پزشکی و در کوتاهترین مدت ممکن صورت گیرد.
عوارض جانبی سیستمیک ممکن است مشاهده شود. هر چند این عوارض در یک دوره بسیار کوتاه درمان به ندرت مشاهده میشوند، ولی پیگیری و توجه به آنها همیشه ضروری است. مراقبت مستمر در طول درمان با هر نوع کورتیکواستروئید الزامی بوده و مختص محصول به خصوصی از این گروه دارویی نمیباشد.
عوارض جانبی محتمل ناشی از مصرف گلوکوکورتیکوئیدها مانند متیل پردنیزولون عبارتند از:
تزریق داخل عضلانی
اختلالات آب و الکترولیت
احتباس سدیم- احتباس مایعات- نارسایی احتقانی قلب در بیماران مستعد- از دست دادن پتاسیم- آلکالوز هیپوکالمیک و فشار خون. در مقایسه با کورتیزون یا هیدروکورتیزون، احتمال بروز اثرات مینرالوکورتیکوئیدی با مشتقات صناعی مانند متیل پردنیزولون استات کمتر است.
عوارض عضلانی- اسکلتی:
ضعف عضلانی- میوپاتی ناشی از مصرف استروئید- پوکی استخوان- شکستگیهای ناشی از فشار بر روی مهرهها- نکروز آسپتیک- شکستگیهای پاتولوژیک.
عوارض گوارشی:
زخم معده (Peptic ulcer) با احتمال سوراخ شدگی و خونریزی- خونریزی معدی- پانکراتیت- ازوفاژیت- سوراخ شدگی روده. افزایش ملایم موقتی در مقادیر SGPT و SGOT و آلکالین فسفاتاز که این افزایش منجر به هیچ گونه سندرم بالینی نمیگردد.
عوارض پوستی:
اختلال در بهبود زخم- پوست شکننده و نازک- ایجاد پتشی Petechiae و اکیموز Ecchymose بر روی پوست.
عوارض عصبی:
افزایش فشار داخل جمجمه- صرع- سرگیجه. مصرف گلوکوکورتیکوئیدها میتواند منجر به بروز طیف متفاوتی از اختلالات مرکزی مانند سرخوشی (Euphoria)– بی خوابی- نوسانات خلق و خوی- تغییر شخصیتی- افسردگی شدید و حتی تظاهرات بارز سایکوتیک گردد.
عوارض غدد درون ریز (اندوکرین):
قاعدگی بی نظم- ایجاد سندرم کوشینگ- مهار رشد در کودکان- سرکوب عملکرد محور هیپوفیز/ آدرنال- کاهش تحمل کربوهیدراتها- ظهور علایم دیابت در حال کمون- افزایش نیاز به انسولین یا هیپوگلیسمیکهای خوراکی در بیماران مبتلا به دیابت.
عوارض چشمی:
استفاده طولانی از گلوکوکورتیکوئیدها ممکن است سبب کاتاراکت (Posterior sub- capsular) و گلوکوم همراه با احتمال آسیب به اعصاب چشمی گردد و موجب افزایش احتمال بروز عفونتهای ثانویه چشمی ناشی از قارچ و یا ویروس شود. گلوکوکورتیکوئیدها باید در بیماران مبتلا به هرپس سیمپلکس چشمی به دلیل خطر سوراخ شدن قرنیه، با احتیاط مصرف شوند. افزایش فشار داخل چشم و بیرون زدگی چشم از حدقه (Exophthalmos) نیز ممکن است مشاهده گردد.
عوارض متابولیک:
تعادل منفی نیتروژن به واسطه کاتابولیسم پروتئین
عوارض ایمونولوژیک:
مخفی کردن عفونتها- فعال شدن عفونتهای مخفی و عفونتهای فرصت طلب- واکنشهای ازدیاد حساسیت چون آنافیلاکسی و احتمال سرکوب واکنشهای حاصل از آزمایشهای پوستی.
تجویز موضعی (غیر سیستمیک):
به علت جذب دارو به گردش خون از محل تزریق، باید در هنگام مصرف موضعی این دارو، دقت کافی نسبت به بروز عوارض جانبی سیستمیک که در بالا عنوان شده است، مبذول داشت. علاوه بر این، تزریق موضعی میتواند سبب بروز آتروفی پوستی یا زیر پوستی (Subdermal) شود. در عین حال، کریستالهای کورتیکوستروئید تجمع یافته در پوست، عکسالعملهای التهابی را سرکوب نموده و ممکن است سبب تجزیه اجزای سلولی و تغییرات فیزیوشیمیایی در ماده زمینه بافت همبند شوند.
در نتیجه بروز تغییرات پوستی و یا زیر پوستی نادر، امکان فرو رفتگی پوست در محل تزریق وجود دارد. میزان و احتمال ایجاد این واکنش به میزان کورتیکوستروئید وابسته است. ترمیم دوباره پوست معمولاً بعد از گذشت چند ماه از پایان درمان یا پس از جذب کامل تمام کریستالهای کورتیکوستروئید رخ میدهد.
دیگر عوارض جانبی مرتبط با تزریق کورتیکوستروئیدها:
وقوع نادر کوری کوتاه مدت متعاقب تزریق موضعی در اطراف سر و صورت- واکنشهای آلرژیک یا آنافیلاکتیک- هیپرپیگمانتاسیون و یا هیپوپیگمانتاسیون- آتروفی جلدی و یا تحت جلدی- آبسه غیر عفونی- التهاب و قرمزی پس از تزریق سینوویال- آرتروپاتی شبهه کارکوت (Charcot- like)– عفونت محل تزریق ناشی از تزریق غیر استریل.
عوارض جانبی گزارش شده ناشی از تزریق در محلهای توصیه نشده
عوارض مصرف اپی دورال/ داخل غلافی (Intrathecal)
التهاب عنکبوتیه (Arachnoiditis)– مننژیت- فلج نیمه تحتانی بدن (Paraparesis and Paraplegia) – اختلالات حسی- اختلالات روده/ مثانه- سردرد، صرع.
عوارض مصرف داخل بینی:
اختلالات موقت و یا دائمی بینایی از جمله کوری- واکنشهای افزایش حساسیت، رینیت.
عوارض مصرف چشمی:
از بین رفتن موقت یا دائمی بینایی شامل کوری- افزایش فشار داخل چشم و اطراف آن ناشی از واکنشهای آلرژیک. عفونتها، رسوبات و یا بافت مرده در محل تزریق.
کوری عارضه تزریق در مواضع متفرقه از قبیل پوست سر، لوزههای حلقی، گانگلیون Shenopalatine
در دمای ثابت اتاق (C ْ 25-20) نگهداری شود.